فرازی از این کتاب که به ماجرای بعد از قتل عام گروه ضربت به فرماندهی مهدی امینی پرداخته است به قرار زیر است.
«همه چیز برای مهدی امینی به پایان رسیده بود. در تشییع جنازه شهدا فشار زیادی را تحمل کرد. بسیاری او را مقصر می دانستند و به او توهین می کردند اما او تحمل می کرد... گریه می کرد و حرف می شنید اما روح او جای دیگری بود... او خود بیش از همه غمگین و افسرده بود. بهترین نیروهایش را یکی یکی شکار کرده و به شهادت رسانده بودند و تعدادی را هم بعد از اسارت به فجیع ترین شکل شهید کرده بودند. با غم و اندوه فراوان در مراسم تشییع شهدا سخنرانی کرد و از خدا خواست اولین نفری باشد که به یاران شهیدش می پیوندد»
۰ نظر
۱۶ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۲۷